درباره بخش آموزش و مشارکتهای مردمی
سالهاست که از انقراض شیر ایرانی و ببر مازندران می گذرد و امروز طبیعت ایران شاهد از بین رفتن بسیاری از دیگر گونه های طبیعت خود می باشد تا صفحه دیگری از بی توجهی و اهمال بر تاریخ ما ایرانیان رقم بخورد. هیچ با خود اندیشیده ایم آیندگان درمورد ما چگونه قضاوت خواهند کرد؟ با تأسف باید گفت ما کمتر به آداب و رسوم اجداد خود پایبند بوده و طبیعت را صرفا محملی برای استفاده نسل خود بدون کوچکترین ملاحظه ای قرار داده ایم! به یاد داشته باشیم که ما ایرانیان حافظان آخرین بازمانده های یوزپلنگ ایرانی در سرزمینی هستیم که آداب یوزبانی و یوزداری برای نخستین بار از آن ظهور نمود.
تا 30 سال پیش افزون بر 300 یوزپلنگ در دشتهای سرزمین پهناور ایران زندگی می کردند، ولی امروزه درحالت خوشبینانه گمان می رود حدود 100 فرد از این جانوران روی سیاره خاکی مان باقی مانده باشد و چشم امید دوستداران طبیعت در سرتاسر جهان تنها به کشورما و ما ایرانیان دوخته شده است.
ضروری است تا در میان مردم به اطلاع رسانی درباره طبیعت و حیات وحش پرداخته شده، باورهای نادرست درمورد آنها زدوده شده و با ذکر ارزش های آنها، از آنها برای حفاظت از طبیعت بی نظیر کشورمان یاری جست.
سرلوحه کار آموزشی در انجمن یوزپلنگ ایرانی، این نقل مشهور از «Baba Dioum» فعال محیطزیست سنگالی است، که در سال 1968 در سخنرانی خود در کنفرانس اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت در دهلی نو اظهار داشت:
«ما چیزی را حفظ می کنیم که آن را دوست داشته باشیم! ما چیزی را دوست داریم که آن را بشناسیم! ما چیزی را می شناسیم که به ما آموزش داده شده باشد!»
بخش آموزش و مشارکت های مردمی انجمن یوزپلنگ ایرانی با هدف آگاهسازی، حساسسازی و ظرفیتسازی با موضوع تنوع زیستی (با تاکید بر گوشتخواران) فعالیت میکند و چشمانداز خود را تلاش برای رسیدن به حیات پایدار میداند. این بخش با ساخت و تولید ابزارهای آموزشی، اجرای پروژههای آموزشی و ظرفیتسازی در تهران و حاشیه زیستگاه ها، انتشار مقالات آموزشی در رسانههای مطبوعاتی یا مشارکت در تولید برنامههای رسانههای جمعی و مشارکت در کمپینهای (کارزار) ترویجی در راستای اهداف خود تلاش میکند. بهرهمندان فعالیتهای این بخش، موسسات، سازمانها و صنایع مرتبط دولتی، سازمانها، شرکتها و صنایع خصوصی، گروههای غیردولتی مردمی، گروههای مختلف اجتماعی و ساکنین روستاها و شهرهای مرتبط در ایران هستند.
رسانههای مکتوب
امروزه مقالات زیستمحیطی و حیات وحشی سهم ثابتی در مجلات و روزنامهها دارند، اما سالها پیش چنین نبود. نویسندگان و خبرنگاران زیست محیطی در این تغییر سهم بزرگی دارند. انجمن نیز از ابتدای تاسیس خود از تاثیرگذاری چنین ابزاری غافل نبوده است و تلاش کرده است با مجلات و روزنامهها همکاری مستمر داشته باشد. مقالات آموزشی برای کودکان بیشترین سهم را در این سالها داشتهاند. در گروه رسانههای مکتوب به تدوین و انتشار مقالات و کتابهایی در حوزه کاری انجمن، برای مخاطبان کودک و بزرگسال میپردازیم. همچنین آمادگی داریم به نویسندگان، تصویرگران، ناشران و افراد علاقمندی که میخواهند محصولاتی با موضوع یوزپلنگ آسیایی و دیگر گونههای حیات وحش ایران که در تخصص کارشناسان انجمن باشد منتشر کنند، مشاوره دهیم.

ابزار و برنامههای آموزشی
گروه ابزار و برنامههای آموزشی در راستای اهداف کلی بخش آموزش و مشارکتهای مردمی انجمن یوزپلنگ ایرانی، فعالیتهای خود را پایهگذاری کرده است. این گروه متشکل از فعالیتهایی چون: « طراحی طرح درس، طراحی ابزار و بازی های آموزشی، آموزش آموزشگران، اجرای برنامه ها و دوره های آموزشی برای سنین و گروه های مختلف اجتماعی» است . آن دسته از اعضا علاقمندی که تمایل دارند در برنامه های آموزشی با انجمن همراه باشند، در این گروه تحت آموزش زیر نظر کارشناسان آموزشی و حفاظتی انجمن قرار میگیرند.

رسانههای تصویری
80% افراد، تصویری که میبینند بخاطر میسپارند اما تنها 20% آنچه را میخوانند به یاد میآورند! گروه رسانه های تصویری، یکی از گروههای بخش آموزش و مشارکت های مردمی انجمن یوزپلنگ ایرانی است که با هدف تهیه و ساخت محتوای تصویری در راستای اهداف آموزشی و ترویجی شکل گرفته است. طراحی و ساخت پوسترهای اینفوگرافیک و آموزشی، پوسترهای حساسسازی، انیمیشن، کلیپ و فیلمهای آموزشی ترویجی، برای مخاطبان متنوع، از کودک و بزرگسال در شهر و روستا از جمله فعالیت های این گروه است.

مشارکتهای مردمی
این گروه از سال 1391 با نام «گروه ظرفیت سازی جوامع محلی» در انجمن یوزپلنگ ایرانی آغاز به کار کرد و از سال 1394 بدلیل تنوع فعالیت به «گروه مشارکتهای مردمی» تغییر نام داد. این گروه در ابتدا در پاسخ به خلأیی که اغلب در نگاه هواداران محیط زیست نسبت به مقوله حفاظت احساس میشد، شکل گرفت. نگاه رایجی که در آن حفاظت از حیات وحش نسبت به منافع، حق و معیشت مردم محلی در اولویت بیشتری قرار میگیرد. در این گروه به دنبال آن هستیم که با استفاده از رویکرد مشارکتی از طرفی به ارتقای ظرفیت جوامع محلی، بخشها و گروههای مختلف درگیر با مسائل حیاتوحش بپردازیم تا از این طریق بتوان به زندگی پایدار و منصفانهای دست پیدا کرد. از سوی دیگر با درگیر کردن علاقمندادن در کمپین های و فعالیت های ترویجی-اطلاعرسانی به ورودتمامی اقشار به مقوله حفاظت کمک کنیم. امیدواریم چنین رویکردی بتواند به تعریف نقش جدیدی از یک سازمان مردمنهاد در حوزه حفاظت از حیات وحش کشور کمک کند. ایفای چنین نقشی، میتواند گروههای مختلفی از جمله جوامع محلی که زندگیشان در ارتباط با حیات وحش است، علاقمندان و طرفداران محیط زیست و نهادهای دولتی و غیردولتی که در این حوزه کار میکنند را بهرهمند کند.

آموزشهای مبتنی بر هنر
هنر همه جا به پیشوازمان میآید، ابتدا به صورت خام و عبوس همانند آن زیبایی خموش که در ابتدا نظری جلب نمیکند؛ اما جذابیتش فریباست. این درست همان نقطه تلاقی بین طبیعت و هنر است. جایی که درک طبیعت به اوج جذابیتش میرسد درست همان جایی است که آگاهی آغاز میگردد. هنر در ذات خود – جدا از سبکهای مختلف هنری- از طبیعت وام گرفته است. هنر انسان و هنر طبیعت آنگاه که با هم میپیوندند توانایی زیادی برای انتقال مفهوم در هر زمینهای را دارند. اثرات این پیوند را میتوان در نگاهی به تاثیر علم تاریخ طبیعی بر قسم هنرهایی چون هنرهای تجسمی، یا در مراسم آیینی اقوام مختلف دنیا که با نمایش همراه است مشاهده کرد. در این گروه هنر صرفا ابزاری برای افزایش آگاهی نسبت به حیات وحش و به تبع آن طبیعت نیست. قصد نداریم طبیعت دستمایهای گردد تا ما بر هنر خود ببالیم. اینجا میخواهیم طبیعت و هنر در کنار هم اتفاقهایی را بسازند که منجر به حساسسازی، آگاهی یا شاید تغییر رفتار گردد. این امر در نهایت به خودمان کمک میکند؛ خودی که به معنای طبیعیش در چرخه حیات نقش بازی کند، نه خودی که انسانِ این زمان است.در این گروه به دنبال آن هستیم که با استفاده از رویکرد مشارکتی از طرفی به ارتقای ظرفیت جوامع محلی، بخشها و گروههای مختلف درگیر با مسائل حیاتوحش بپردازیم تا از این طریق بتوان به زندگی پایدار و منصفانهای دست پیدا کرد. از سوی دیگر با درگیر کردن علاقمندادن در کمپین های و فعالیت های ترویجی-اطلاعرسانی به ورودتمامی اقشار به مقوله حفاظت کمک کنیم. امیدواریم چنین رویکردی بتواند به تعریف نقش جدیدی از یک سازمان مردمنهاد در حوزه حفاظت از حیات وحش کشور کمک کند. ایفای چنین نقشی، میتواند گروههای مختلفی از جمله جوامع محلی که زندگیشان در ارتباط با حیات وحش است، علاقمندان و طرفداران محیط زیست و نهادهای دولتی و غیردولتی که در این حوزه کار میکنند را بهرهمند کند.
