بیست و چهارمین سمینار حیات وحش با محوریت انگیزه های شکار غیر قانونی و خرس سیاه بلوچی در ایران در تاریخ 29 آذرماه 1394 توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی برگزار گردید. علاقمندان و کارشناسانی که در این سمینار شرکت کرده بودند، مباحث مطرح شده را مورد بحث و گفتگو قرار دادند.
شکار غیر قانونی همواره خسارات جبران ناپذیری به حیات وحش ایران وارد نموده است. پارک ملی گلستان که محل مطالعه خانم شیدا عشایری بوده است، از این قاعده مستثنی نبوده و همواره به دلیل اهمیت بالای تنوع زیستی در این منطقه مورد بهره برداری های غیر قانونی از جمله شکار قرار گرفته است. موسسه حیات وحش میراث پارسیان از پنج سال پیش مطالعه بر روی پلنگ های پارک ملی گلستان را اغاز نموده که در طی آن از طریق دوربین گذاری، 24 فرد پلنگ شناسایی شده اند. در این دوره دوربین گذاری از تعداد بالایی شکارچی محلی عکس برداری شده که به معنای ناامنی بسیار زیاد در منطقه است. به سرقت رفتن 24 دستگاه دوربین تله ای و بازگشت تعدادی از آنها توسط شکارچیان، گواهی بر این ادعا است. تهدید شدن گونه های علفخوار و به دنبال آن گوشتخواران بزرگ جثه از جمله پلنگ به دلیل نا امنی و شکار، علت شکل گیری این مطالعه در مورد” انگیزه های شکار غیر قانونی در پارک ملی گلستان”بوده است.
در این پژوهش کیفی، با 15 نفر از معروفترین شکارچیان پارک در 8 روستا مصاحبه و گفتگو صورت گرفته است. شکارچیان مخاطب مصاحبه در محدوده سنی 30 تا 69 سال قرار داشته اند که اکثریت آنها شغلی غیر از شکارچی بودن، داشته اند. در نتیجه گفتگوها، انگیزه شکار غیرقانونی در 5 دسته قرار داده شده اند که هیچکدام به تنهایی عامل شکار نبوده و با هم دارای هم پوشانی هستند. فقر، تفریح و خوشگذرانی، شکار برای بازار، سنت یا شکار از روی عادت و مخرب ترین مورد که شکار به دلیل انتقام از محیط بانان صورت می گیرد.
گاهی هر 5 دسته عامل انگیزه با هم دست به دست هم می دهند و فرد را به شکار وا میدارند و گاهی 4 عامل اول توسط عامل انگیزشی انتقام، مجددا روشن می شوند. با کمی توجه در دلایل شکار میتوان فهمید که اکثر آنها ملاحظات اقتصادی و اجتماعی دارند و نمی توان با جبر و زور جلو آنها را گرفت و نکته مهم دیگر آن است که تصویر موجود از مدیران پارک در میان شکارچیان خیلی می تواند بر روی عملکرد آنها تاثیر بگذارد. بنابراین ساختن اعتماد، ایجاد حس تعلق در شکارچیان، اشتغال زایی، ایجاد تفریح و کنترل بازار می تواند در کنترل و کاهش شکار غیرقانونی در پارک ملی گلستان تاثیرگذار باشد.
خرس سیاه بلوچی موضوع سخنرانی دوم بود که آقای هادی فهیمی با عنوان “مروری بر وضعیت خرس سیاه بلوچی در ایران“ به آن پرداختند. خرس سیاه آسیایی یکی از 8 گونه خرسی است که در دنیا وجود دارد. زیرگونه خرس سیاه بلوچی که در ایران زندگی می کند در آستانه انقراض قرار دارد. در سال 1387 در منطقه زریاب واقع در جنوب استان کرمان از خرس سیاه فیلمبرداری می شود که شروعی برای انجام پروژه ای مطالعاتی و پژوهشی تا سال 1390 بر روی این گونه در استان کرمان شده است. این پروژه در برگیرنده شناسایی زیستگاه های خرس در استان، رژیم غذایی، تعارضات، مطلوبیت زیستگاه و برآورد تراکم گونه بوده است.
بیشترین مواد غذایی استفاده شده توسط خرس در فصل بهار، بنه و پس از آن گیاهان علفی و حشرات بوده است. در فصل تابستان محصولات باغی بیشتر استفاده شده و بعد از آن بنه. همچنین در پاییز نیز بنه بیشتر جایگاه را در رژیم غذایی داشته است. مطالعات مطلوبیت زیستگاه نشان داده است که بیش از 40 درصد منطقه مورد مطالعه برای خرس مطلوب به حساب می آید. در مدت مطالعه 6 مورد حمله خرس به انسان اتفاق افتاده که 2 نفر خانم و 4 نفر آقا بوده اند. نتیجه مصاحبه با افراد محلی نشان داده است که بیشترین زمان برخورد انسان با خرس، فصل تابستان است که برای استفاده از مواد غذایی در باغها به آبادی ها نزدیک می شوند. دستاوردهای این پروژه، معرفی چهار منطقه تحت مدیریت با الویت حفاظت از خرس سیاه در استان کرمان، آموزش محیط بانان، آموزش و مشارکت 19 همیار محلی و … بوده است.
از سال 1390 تا 1392 پژوهش ها به استان سیستان و بلوچستان منتقل می شود که در طی آن به تعارضات و رژیم غذایی پرداخته شده است. از طریق نصب دوربین های تله ای و صحبت با جوامع محلی، جمعیت خرس بین 33 تا 51 فرد برآورد شده است. مواد غذایی مصرف شده تقریبا شبیه رژیم غذایی خرس های کرمان بوده است که بیشترین مقدار را میوه ها مخصوصا خرما سپس گیاهان علفی،بی مهرگان و در نهایت مهره داران تشکیل می دهند. تعارض در این استان به دلیل معیشت ضعیف، شدید تر است و افراد به خسارت وارد شده واکنش بیشتری نشان میدهند. بیشترین رویارویی در فصل تابستان و پاییز بوده که میزان از دست دادن دام در فصل پاییز و محصولات کشاورزی در فصل تابستان بیشتر بوده است.
پیگیری برای تعلق بسته های حمایتی به دامداران و کشاورزان خسارت دیده و جلب مشارکت جامعه محلی شهرستان نیکشهر با محوریت صنایع دستی بومی و رویکرد حفاظت از این گونه از نمونه دستاوردهای این پروژه بوده است.
تیمی دیگر در استان هرمزگان از سال 88 تا 92 بر روی این گونه انجام داده اند که مطالعه بر روی وضعیت پراکنش و زیستگاه های مورد استفاده، تعارضات و رژیم غذایی صورت گرفته است. رژیم غذایی را خرما و بعد زنبورها تشکیل می دهند و از دست دادن دام و روبرو شدن با خرس از مهمترین دلایل تعارضات می باشد.
این نشست ها با همکاری انتشارات فنی ایران و وبسایت زیست بوم به شکل هر دوماه یک بار برگزار می گردد.