بقای یوزپلنگ در ایران در گرو اراده و همکاری ملی و بینالمللی است
شماره پاییز 2017 خبرنامه گروه متخصصان گربهسانان اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) با انتشار چهار مقاله درباره یوزهای ایران، بر بحرانیبودن شرایط آخرین جمعیت یوزپلنگ آسیایی و نیاز به همکاری فوری ملی و بینالمللی برای حفاظت از آن تاکید کردهاست. کارشناسان انجمن یوزپلنگ ایرانی نیز با نگارش یادداشتی در این شماره، با تکیه بر نتایج برنامه پایش جمعیت یوزپلنگ در ایران، بر نیاز به اراده ملی در بالاترین سطح اجرایی در کشور برای رفع تهدیدهای بقای یوز در ایران تاکید کردند.
در سرمقاله این شماره خبرنامه، اورس برایتنموزر (رئیس کارگروه ویژه گربهسانان IUCN) با اشاره به یافتههای نگرانکننده از افراد اندک شناساییشده یوز در چند سال گذشته و عدم ثبت یوزهای ماده و زادآوری در بخش مهمی از زیستگاههای یوز، مینویسد: «در سال 2010، ما [نسبت به وضعیت حفاظتی یوز] بسیار خوشبین بودیم. آگاهی عمومی نسبت به حفاظت از یوز در ایران بالا بود و ظرفیت برای اعمال قانون، پایش [جمعیت] و اجرای اقدامات حفاظتی به شکل محسوسی در سایه فاز نخست پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بهبود یافته بود.» او در ادامه با اشاره به مشکلات مالی طرح و دشواری حمایت بینالمللی از پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی به دلیل تحریمها، به ادامه فعالیتهای میدانی توسط سازمانهای مردمنهاد مانند انجمن یوزپلنگ ایرانی اشاره میکند. برایتنموزر اذعان میکند که با وجود برخی دستاوردها، «فعالیتهای مرتبط با حفاظت و پایش [جمعیت یوز] به طور کلی در ده سال گذشته کم بودهاست». برایتنموز مینویسد که «هنوز امید [به حفظ یوز در ایران] وجود دارد». «آن چه در حال حاضر به آن نیاز داریم، یک برنامه نجات اضطراری برای یوزپلنگ آسیایی است. یک کارزار جهانی مشابه آن چه 15 سال پیش به نجات لینکس ایبریایی از انقراض منجر شد». او در پایان سرمقاله خود اشاره میکند که «حفظ یوزپلنگ آسیایی یکی از اولویتهای حفاظت از گربهسانان در سالهای پیش رو خواهد بود».
در یادداشت انجمن یوزپلنگ ایرانی با اشاره به دستاوردهای 16 سال گذشته حفاظت از یوزپلنگ با محوریت پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، این بحث مطرح شدهاست که نتایج پنج سال پایش جمعیت به کمک دوربینهای تلهای توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی در کنار سایر شواهد، نشان از ناکافیبودن اقدامات مدیریتی و اجرایی گذشته دارد. به طور ویژه، سه تهدید مستقیم جمعیت یوز در ایران -با وجود شناختهشدهبودن از سالیان گذشته- همچنان مدیریت نشدهاند: 1. وجود دامداری سنتی بیضابطه و تهدیدهای مستقیم و غیر مستقیم گوناگون ناشی از حضور دهها هزار دام، سگ گله، چوپان و دامدار داخل مناطق؛ 2. چندپارگی و از همگسیختن زیستگاههای یوز و گذرگاههای مهاجرتی آن در نتیجه راهسازی گسترده؛ 3. فشار صنایع مخرب و آسیبهای همراه آنان بهویژه در برنامههای اکتشاف و بهرهبرداری معدن داخل زیستگاههای شناختهشده یوز. پاسخگویی کارآمد و سریع به هر یک از این عوامل تهدید، تنها در یک کارگروه فراسازمانی و ملی با اراده سیاسی واقعی در سطح دولت ایران امکانپذیر است. بدون پذیرش شرایط بحرانی جمعیت یوز در ایران و در نبود همکاری واقعی همه نهادهای ملی و بینالمللی درگیر در حفاظت از یوز، شوربختانه امیدی به بقای آخرین جمعیت یوزپلنگ آسیایی در ایران وجود نخواهد داشت. برای دریافت متن کامل این یادداشت، اینجا کلیک کنید.
انجمن یوزپلنگ ایرانی از سال گذشته با اعلام عمومی وضعیت بحرانی یوز بر اساس نتایج دوربینگذاریهای گسترده و چندساله خود در برخی زیستگاههای یوز، خواستار توجه ویژه مقامات و نهادهای مسئول دولتی به نیازهای حفاظتی یوز بودهاست. در این راستا، انجمن یوزپلنگ ایرانی با راهاندازای و پیگیری کمپینی، درخواست مشارکت نهاد ریاست جمهوری در پیشبرد فعالیتهای حفاظت از یوز در ایران را داشتهاست.